تو ساندویچی سس تند زدم به غذا اشکم در اومد. یارو ریشو بسیجی بهم گفت: چیه تند بود؟
گفتم: پ نه پ لای ساندویچ دعای کمیل دیدم یهو اشکم گرفت
+++
من روزه نمی گیرم، بعد سحری بیدار شدم خواهرم میگه: تو هم می خوری؟
میگم: پ نه پ فرشتم اومدم از کارهای نیک شما گزارش کار بگیرم بفرستم برای خدا
+++
یه زنبوره اومد رو گوشم نشست و گوشمو نیش زد. منم از درد بالا پایین می پریدم. دوستم گفت: نیشت زد؟
گفتم: پ نه پ هاچ زنبور عسل بود اومد در گوشم گفت مامانشو پیدا کرده. منم از خوشحالی دارم بالا و پایین می پرم.
+++
بگذار قلم را به غزل بسپارم/شاید گره ای باز شود از کارم
پرسید مگر تو هم غزل می گویی؟/گفتم پ نه پ فقط رباعی دارم
+++
یارو گزارشگر صدا سیما میاد جلو میگه: از اینکه هفته ای دو سه روز هوای اهواز خاک میشه ناراضی هستین؟
پ نه پ خیلی خوشحالیم فقط اگه میشه یکم تایمشو بیشتر کنید.